از یادداشت های خانم پاپن هایم

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

صبح بیدار شدم و با مادرم صبحانه خوردیم، دیگر تمام لباس هام بنظرم کاملا تکراری می آیند، اه دلم نمی خواهد بنویسم. یعنی هیچ چیزی برای نوشتن به ذهنم نمی رسد. ذهنم فلج شده، کرخت و گیجم. فقط دلم میخواهد تمام روز در اینترنت و اینستاگرام بچرخم نه فکر کنم، نه یادبگیرم، و عملا هیچ کار مفیدی م نمی کنم. جدیدا صبح ها دیر از خواب بیدار می شوم، هر روز دیر به سر کار می رسم، حمام نمیروم، کارهای سرکارم را به زوور انجام میدهم و به معنای واقعی دهنم دارد سرویس میشود از اینکه همه چیزم این همه به همه ریخته. از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 9 تاريخ : پنجشنبه 19 بهمن 1402 ساعت: 5:44